از بریس تا زاهدان؛ سیستان و بلوچستان، خانه جدید استقلال!

توسعه باشگاه استقلال و تیم‌داری آن در رشته‌های جدید باعث شده تا فرصتی استثنایی برای مردم شریف سیستان و بلوچستان و عاشقان رنگ آبی در این خطه به وجود آید.

به گزارش سایت رسمی باشگاه استقلال؛ روزی که دخترک یا پسرکی استقلالی با دستان کوچک اما رؤیاهای بزرگش در حال نقاشی زیباترین لوگوی دنیا روی دیوار کاه‌گلی در گوشه‌ای از بندر بریس بود، شاید هرگز گمان نمی‌کرد چند سال بعد، به فاصله چند شهر آن‌طرف‌تر، تیمی بنا شود تا بتواند آرزوهایش را آن‌جا دنبال کند.

نمی‌دانیم او امروز کجاست، یا اینکه با وجود محدودیت‌ها و محرومیت‌های حاکم بر استان زیبای سیستان و بلوچستان، اصلاً از تشکیل تیم فوتبال استقلال زاهدان خبر دارد یا نه، اما امیدواریم به لطف فضای مجازی نام تیم زادگاهش به گوشش خورده باشد.

حتماً حقیقتِ ساحل روستای «دَرَک» را شنیده‌اید؛ مکانی که در کنار ساحل نامیبیا در آفریقای جنوبی، دو جاذبه‌ی منحصر‌به‌فرد دنیا هستند که ملاقات کویر با دریا را روایت می‌کنند. اینجا سیستان و بلوچستان است؛ محل تلاقی محرومیت با عشق، محدودیت با امید و بالاخره کویر با دریا.

حالا اما از دل کویر لوت، از عمق دریای عمان و از زیر سایه‌ی آن تک‌درخت ساحل درک، صدای شیپور می‌آید:
«استقلال، استقلال، استقلال…»
جذاب‌ترین شعار تکراری که هفته‌ای یک‌بار، به‌مدت چند ساعت، ورد زبان مردان و زنانی می‌شود که با لباس‌های محلی زیبا و رنگارنگ، روی سکوهای ورزشگاه الغدیر بالا و پایین می‌پرند.

اینکه پسر‌بچه‌ای هر روز با دستان کوچکش در بازار چابهار ماهی حراج کند، یا پدری با قایقش در خلیج گواتر گردشگران را به تماشای دلفین‌ها ببرد، یا مادری در بازار محلی زابل تیشرت فوتبالی بفروشد، یا پدربزرگی در روستای باهوکلات به گاندو‌ها رسیدگی کند خیلی تفاوتی ندارد؛ زاهدان حالا ماهی چند بار میزبان همه‌ی عاشقان فوتبال در سیستان و بلوچستان است.

پیش‌تر می‌گفتند خوزستان خانه‌ی دوم استقلالی‌هاست یا گاهی به اشتباه، پسوند «تهران» را به دنبال نام استقلال می‌آوردند؛ اما حالا سیستانی‌ها و بلوچ‌ها ثابت کرده‌اند دریای این عشق ساحل ندارد.
بله؛ زمان آن رسیده که این استان شگفت‌انگیز را «خانه‌ی جدید آبی‌ها» بدانیم.

به امید روزی که نوجوانان و جوانان این خطه، نه فقط از روی سکو، بلکه در آوردگاه‌های بزرگ داخلی و بین‌المللی، لباس آبی بر تن کنند و پرچم استقلال را به اهتزاز درآورند.

نویسنده و عکاس: سیدمحمدشایان سیدشجاع